دنیای کودکان دنیای کودکان
درباره ما


به وبلاگ من خوش آمدید

پیوند روزانه

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

جستجو

"لطفا از کلمات کلیدی برای جستجو استفاده کنید !!!



طراح قالب


Www.LoxBlog.Com

Main

My profile

Log out


دنیای کودکان

داستان ستاره ی دریایی
موضوع: <-PostCategory->

 
داستان ستاره ی دریایی

سپیده دم، پیرزنی در ساحل قدم می‌زد. ساحل پر بود از ستاره‌های دریایی که در طول شب همراه امواج به ساحل آورده شده بودند. صدها ستاره ی دریایی، دور از امواج دریا می‌درخشیدند.

 ناگهان توجه پیرزن به دو بچه در امتداد ساحل جلب شد. پیرزن از خود پرسید، آن‌ها این موقع در ساحل چه می‌کنند؟ و بیش‌تر دقت کرد.

بچه‌ها ستاره‌های دریایی را در دست هایشان جمع کرده بودند و با دقت دست هایشان را به سمت امواج می‌گرفتند و ستاره‌های دریایی را به اقیانوس برمی‌گرداندند.

پیرزن به اطراف نگاه کرد. متوجه گروهی از مردم شد که در سکوت مشغول تماشای این صحنه بودند. او طاقت نیاورد و پرسید: «بچه‌ها! چه کار می‌کنید؟»

بچه‌ها جواب دادند: «اگر ما این ستاره‌های دریایی را به آب برنگردانیم، خواهند مرد. آن‌ها را نجات می‌دهیم.»

مردم به این پاسخ ساده، تنها لبخند زدند. بالاخره هر چیزی می‌میرد. چه کسی به این ستاره‌های دریایی توجه می‌کند. مگر چه اتفاقی می‌افتد اگر آن‌ها بمیرند؟ به حالشان چه فرقی می‌کند؟

جمعیت پراکنده شد. مردم بی‌توجه دنبال کارهای خود رفتند؛ اما پیرزن ماند و به بچه‌ها گفت: « وقت خود را تلف می‌کنید. صدها ستاره دریایی در جاهای دیگر دور از آب مانده‌اند و دیر یا زود می‌میرند. این کار شما هیچ فرقی به حال آن‌ها ندارد.»

بچه‌ها یک ستاره ی دریایی برداشتند. قسمت درخشان و تیغ‌دار با شیارهای رنگی هر ستاره دریایی را به پیرزن نشان دادند. زیبا و سخت بود. بعد آن را برگرداندند؛ ستاره دریایی برای زنده ماندن تقلا ‌کرد و بی تاب می گشت تا بتواند نفس بکشد.

بچه‌ها برگشتند و ستاره ی دریایی را به آرامی به اقیانوس بازگرداندند. امواج، ستاره دریایی را همراه خود به اعماق آب‌های سبز بردند. آن‌ها زندگی دوباره را به ستاره دریایی هدیه کرده بودند.

بچه ها رو به پیرزن کردند و گفتند: «دیدی؟ با این کار، این ستاره ی دریایی نجات پیدا کرد!»

پیرزن کمی فکر کرد؛ کاری به این کوچکی، باعث ادامه ی زندگی جانداری زیبا شده بود. یک قلب بزرگ، قدرت چندین دست نیرومند را دارد. بنابراین او هم شروع به برداشتن ستاره‌های دریایی کرد و آن‌ها را به آب ‌انداخت. ستاره‌های دریایی به آرامی در دست های او حرکت می‌کردند. انگار می‌خواستند از او تشکر کنند.

آن روز هشتصد و بیست و دو ستاره دریایی نجات داده شد.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده توسط :صدف | لينک ثابت |چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:,|



موضوعات

لینک دوستان

ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای کودکان و آدرس sadafjoon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی


آرشیو دفتر

فروردين 1391


نویسنده وبلاگ :

صدف

آمار سایت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS

کد های جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

اسript type="text/javascript" src="http://LoxBlog.Com/fs/clocks/11.js">ر تصادفی -->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


idth="170">

آمار وبلاگ:

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
="0" dir="ltr">

<-PollName->

<-PollItems->


Copyright by © www.LoxBlog.Com & Sharghi.net & NazTarin.Com